نام دهی است در طرف غربی و یک فرسخی واسط، (برهان)، یاقوت گوید از نواحی شرقی واسط و به یک فرسنگی آن است، از آنجاست احمد بن محمد بن علی بن الحسین انطاکی ابوالعباس معروف به ابن طلائی که پیری صالح و اهل قرآن بود، ببغداد در آمد و از ابی القاسم اسماعیل بن احمد سمرقندی و دیگران سماع حدیث کرد و به داوردان باز گردید و آنجا بریاضت و مجاهدت عمر گذارد و در 455 هجری قمری درگذشت، (معجم البلدان)، در داوردان دیری منسوب به حضرت حزقیل هست، (قاموس الاعلام ترکی)
نام دهی است در طرف غربی و یک فرسخی واسط، (برهان)، یاقوت گوید از نواحی شرقی واسط و به یک فرسنگی آن است، از آنجاست احمد بن محمد بن علی بن الحسین انطاکی ابوالعباس معروف به ابن طلائی که پیری صالح و اهل قرآن بود، ببغداد در آمد و از ابی القاسم اسماعیل بن احمد سمرقندی و دیگران سماع حدیث کرد و به داوردان باز گردید و آنجا بریاضت و مجاهدت عمر گذارد و در 455 هجری قمری درگذشت، (معجم البلدان)، در داوردان دیری منسوب به حضرت حزقیل هست، (قاموس الاعلام ترکی)
دهی از دهستان خنامان شهرستان رفسنجان. در 28 هزارگزی شمال شوسۀ رفسنجان و 25 هزارگزی شوسۀ رفسنجان به کرمان. دارای 1200 سکنه. آب آن ازدو رشته قنات. محصول آن غلات و حبوبات و کرباس بافی وراه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی از دهستان خنامان شهرستان رفسنجان. در 28 هزارگزی شمال شوسۀ رفسنجان و 25 هزارگزی شوسۀ رفسنجان به کرمان. دارای 1200 سکنه. آب آن ازدو رشته قنات. محصول آن غلات و حبوبات و کرباس بافی وراه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
اولاً موسی رتبه و درجۀ داوران بنی اسرائیل را بر حسب اشارۀ خسورۀ خود (پدر زن خود) یترون (شعیب) قرارداد (سفر خروج 18: 12- 26) و رؤسای هزاره و سده و پنجاهه و دهه بودند. ولی حاکم یا پادشاه قاضی و داور عظیم بود و ویرا واجب بود که با کاهن اعظم مشورت نماید (اعداد 27: 21) و (اول سموئیل 22: 11- 15 مقابل (33: 6). بر حسب (اول تواریخ 23: 4) شش هزار داور و قاضی در تحت اختیار داود بود و از جمله اصلاحات یهوشافاط یکی تعیین قضاه بود (دوم تواریخ 19: 5- 11) که مجلسی از برای ایشان از برای اجرای احکام فراوان آورد که احکام را بعدالت و امانت جاری سازند و سنهدریم یا مجلس یهود تقلید همین مجلس بود وقضاه به استقامت و عدم قبول رشوه مأمور بودند. (انجیل متی 16:19) (مزامیر 82) (امثال سلیمان 24:32). ثانیاً قضاه اسرائیلیان که تاریخ ایشان در سفر داوران مذکورست حکام صاحب اقتدار و تسلط مطلق بودند و مدت حکومت تمام ایشان از فوت یوشع تا ایام سموئیل نبی (اعداد 134:20) طول کشید. جدول داوران و مدت داوری هریک از ایشان: اسم داور مدت حکومت عتنئیل 40 سال اهود 80 سال شمجر معین نیست دبوره و باراق یابین پادشاه کنعان وسیسرا 40 سال جدعون 40 سال ابی ملک 3 سال تدیع 24 سال یائیر 22 سال یفتاح 6 سال ابصان 7 سال ایلون 10 سال عبدون 8سال شمشون 20 سال عالی کاهن 40 سال سموئیل نبی 12 سال و در بین داوری این قضاه مدت و زمانهائی بود که به طوایف مجاورۀ خودشان بندگی می نمودند چنانکه 18 سال بجلون و مدت غیرمعلومی فلسطینیان قبل از آنکه شمجر ایشان را رهائی دهد و از آن پس یابین مدت بیست سال بر ایشان مسلط شدتا مدتی که دبوره و باراق ایشان را رهائی بخشیدند. بعد از آن هفت سال به مدی ها بندگی نمودند جدعون آنهارا مستخلص ساخت و مدت 18 سال بعمونیان بندگی نمودندیفتاح ایشان را رهائی بخشید و چهل سال به فلسطینیان بندگی نمودند تا شمشون ایشان را مستخلص ساخت. (قاموس کتاب مقدس)
اولاً موسی رتبه و درجۀ داوران بنی اسرائیل را بر حسب اشارۀ خسورۀ خود (پدر زن خود) یترون (شعیب) قرارداد (سفر خروج 18: 12- 26) و رؤسای هزاره و سده و پنجاهه و دهه بودند. ولی حاکم یا پادشاه قاضی و داور عظیم بود و ویرا واجب بود که با کاهن اعظم مشورت نماید (اعداد 27: 21) و (اول سموئیل 22: 11- 15 مقابل (33: 6). بر حسب (اول تواریخ 23: 4) شش هزار داور و قاضی در تحت اختیار داود بود و از جمله اصلاحات یهوشافاط یکی تعیین قضاه بود (دوم تواریخ 19: 5- 11) که مجلسی از برای ایشان از برای اجرای احکام فراوان آورد که احکام را بعدالت و امانت جاری سازند و سنهدریم یا مجلس یهود تقلید همین مجلس بود وقضاه به استقامت و عدم قبول رشوه مأمور بودند. (انجیل متی 16:19) (مزامیر 82) (امثال سلیمان 24:32). ثانیاً قضاه اسرائیلیان که تاریخ ایشان در سفر داوران مذکورست حکام صاحب اقتدار و تسلط مطلق بودند و مدت حکومت تمام ایشان از فوت یوشع تا ایام سموئیل نبی (اعداد 134:20) طول کشید. جدول داوران و مدت داوری هریک از ایشان: اسم داور مدت حکومت عتنئیل 40 سال اهود 80 سال شمجر معین نیست دبوره و باراق یابین پادشاه کنعان وسیسرا 40 سال جدعون 40 سال ابی ملک 3 سال تدیع 24 سال یائیر 22 سال یفتاح 6 سال ابصان 7 سال ایلون 10 سال عبدون 8سال شمشون 20 سال عالی کاهن 40 سال سموئیل نبی 12 سال و در بین داوری این قضاه مدت و زمانهائی بود که به طوایف مجاورۀ خودشان بندگی می نمودند چنانکه 18 سال بجلون و مدت غیرمعلومی فلسطینیان قبل از آنکه شمجر ایشان را رهائی دهد و از آن پس یابین مدت بیست سال بر ایشان مسلط شدتا مدتی که دبوره و باراق ایشان را رهائی بخشیدند. بعد از آن هفت سال به مدی ها بندگی نمودند جدعون آنهارا مستخلص ساخت و مدت 18 سال بعمونیان بندگی نمودندیفتاح ایشان را رهائی بخشید و چهل سال به فلسطینیان بندگی نمودند تا شمشون ایشان را مستخلص ساخت. (قاموس کتاب مقدس)
کایوس، متوفی به سال 42 قبل از میلاد وی یکی از قتلۀ قیصر (سزار) و از یک خانوادۀ نجیب و قدیمی بود. درسفر جنگی کراسوس ضد پارتیان مشاور او بود چون کراسوس از ارد اول پادشاه ایران و سردار اوسورنا شکست یافت، کاسیوس با تنظیم عقب نشینی ماهرانه توانست بقایای قشون رومی را نجات دهد و بدین سبب شهرتی به دست آورد (54 قبل از میلاد) کاسیوس سپاهیان را به شام رسانید و در آنجا رومیان به اسلوب پارتیان عمل کرده قشون ایران را به کمینگاهی کشانده شکست دادند. در هنگام جنگ داخلی وی به طرفداری پومپه و حزب طرفدار سنا برخاست، و به فرماندهی جهازات منصوب گردیده و کشتی های قیصر را در تنگۀ مسین آتش زد. معهذا بعدها با قیصر متحد گردید و نزد او تقرب یافت. سپس قیصر بروتوس را بر وی که با خواهر بروتوس ازدواج کرده بود، ترجیح داد و کاسیوس که از این عمل ناراضی بود ضد قیصرداخل توطئه هایی شد. وی در توطئۀ قتل قیصر تأثیری بسزا داشت، و بروتوس را داخل کار کرد. پس از اجرای عمل، وی به محل حکومت خود سوریه رفت. و سپس برای الحاق به بروتوس به یونان رفت و در میدان جنگ فیلیپ، بر اثر شکستی که یافته بود بدون اطلاع از فتح بروتوس به یکی از بندگان آزاد شدۀ خود دستور داد که وی را به قتل رساند. بروتوس برسر جنازه او گریست و او را ’آخرین فرد رومیان’ نامید
کایوس، متوفی به سال 42 قبل از میلاد وی یکی از قتلۀ قیصر (سزار) و از یک خانوادۀ نجیب و قدیمی بود. درسفر جنگی کراسوس ضد پارتیان مشاور او بود چون کراسوس از ارد اول پادشاه ایران و سردار اوسورنا شکست یافت، کاسیوس با تنظیم عقب نشینی ماهرانه توانست بقایای قشون رومی را نجات دهد و بدین سبب شهرتی به دست آورد (54 قبل از میلاد) کاسیوس سپاهیان را به شام رسانید و در آنجا رومیان به اسلوب پارتیان عمل کرده قشون ایران را به کمینگاهی کشانده شکست دادند. در هنگام جنگ داخلی وی به طرفداری پومپه و حزب طرفدار سنا برخاست، و به فرماندهی جهازات منصوب گردیده و کشتی های قیصر را در تنگۀ مسین آتش زد. معهذا بعدها با قیصر متحد گردید و نزد او تقرب یافت. سپس قیصر بروتوس را بر وی که با خواهر بروتوس ازدواج کرده بود، ترجیح داد و کاسیوس که از این عمل ناراضی بود ضد قیصرداخل توطئه هایی شد. وی در توطئۀ قتل قیصر تأثیری بسزا داشت، و بروتوس را داخل کار کرد. پس از اجرای عمل، وی به محل حکومت خود سوریه رفت. و سپس برای الحاق به بروتوس به یونان رفت و در میدان جنگ فیلیپ، بر اثر شکستی که یافته بود بدون اطلاع از فتح بروتوس به یکی از بندگان آزاد شدۀ خود دستور داد که وی را به قتل رساند. بروتوس برسر جنازه او گریست و او را ’آخرین فرد رومیان’ نامید
دهی از دهستان چارکی بخش لنگۀ شهرستان لار. در 66 هزارگزی شمال باختر لنگه. سکنه 121 تن. محصول خرما. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7). دوفرسخ ونیم میانۀ شمال و مشرق چارک است. (از فارسنامۀ ناصری)
دهی از دهستان چارکی بخش لنگۀ شهرستان لار. در 66 هزارگزی شمال باختر لنگه. سکنه 121 تن. محصول خرما. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7). دوفرسخ ونیم میانۀ شمال و مشرق چارک است. (از فارسنامۀ ناصری)
لباس بجز آنچه که بر تن دارند و چون این جامه چرکین گردد از تن درآرند و آن یک را بتن کنند واشور. یا یک پیرهن دارد که واگرداناش آفتاب است. جامه اش منحصر بهمین یک پیرهن است، آن قسمت از تصنیف و آهنگ که پس از هر بندی تکرار شودبرگردان ترجیع، تفاوت توفیر ما به الاختلاف
لباس بجز آنچه که بر تن دارند و چون این جامه چرکین گردد از تن درآرند و آن یک را بتن کنند واشور. یا یک پیرهن دارد که واگرداناش آفتاب است. جامه اش منحصر بهمین یک پیرهن است، آن قسمت از تصنیف و آهنگ که پس از هر بندی تکرار شودبرگردان ترجیع، تفاوت توفیر ما به الاختلاف