مرکّب از: دامن، بمعنی قسمت سفلای قدامی جامه + کده بمعنی خانه و سرا و جای و محل، بر روی هم اصطلاحاً معنی داخل دامن و درون دامن دارد: حیرت همه دم بکار نادانیهاست کلفت اثر بهار نادانیهاست آئینۀ آگهی بدامن کده نیست خاکت بسر ار غبار نادانیهاست. میرزابیدل
مُرَکَّب اَز: دامن، بمعنی قسمت سفلای قدامی جامه + کده بمعنی خانه و سرا و جای و محل، بر روی هم اصطلاحاً معنی داخل دامن و درون دامن دارد: حیرت همه دم بکار نادانیهاست کلفت اثر بهار نادانیهاست آئینۀ آگهی بدامن کده نیست خاکت بسر ار غبار نادانیهاست. میرزابیدل
خانه علم. محل دانش. جای دانش: عقل بنموده به دانشکدۀ خاطر تو رایهای همه را فکر صواب اندازی. واله هروی. ، اصطلاحاً نامی که به هرشعبه از شعب دانشگاه داده شده است. و این کلمه بجای کلمه فاکولته بکار رفته. شعب دانشگاه عبارتند از: دانشکدۀ ادبیات، دانشکدۀ پزشکی، دانشکدۀحقوق، دانشکدۀ دامپزشکی. دانشکدۀ صنعتی (هنرسرای عالی) ، دانشکدۀ علوم، دانشکدۀ کشاورزی، دانشکدۀ معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی) و دانشکدۀ هنرهای زیباو غیرهم. بعنوان نمونه و بمنظور اطلاع بر چگونگی تشکیل و کیفیت کار و سازمان هر دانشکده یا شعبه، ذیل دانشگاه تهران دانشکده های وابسته به آن را شرح خواهیم داد. رجوع به دانشگاه تهران شود
خانه علم. محل دانش. جای دانش: عقل بنموده به دانشکدۀ خاطر تو رایهای همه را فکر صواب اندازی. واله هروی. ، اصطلاحاً نامی که به هرشعبه از شعب دانشگاه داده شده است. و این کلمه بجای کلمه فاکولته بکار رفته. شعب دانشگاه عبارتند از: دانشکدۀ ادبیات، دانشکدۀ پزشکی، دانشکدۀحقوق، دانشکدۀ دامپزشکی. دانشکدۀ صنعتی (هنرسرای عالی) ، دانشکدۀ علوم، دانشکدۀ کشاورزی، دانشکدۀ معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی) و دانشکدۀ هنرهای زیباو غیرهم. بعنوان نمونه و بمنظور اطلاع بر چگونگی تشکیل و کیفیت کار و سازمان هر دانشکده یا شعبه، ذیل دانشگاه تهران دانشکده های وابسته به آن را شرح خواهیم داد. رجوع به دانشگاه تهران شود
نام یکی از دهستانهای سه گانه بخش حومه شهرستان دامغان است. این دهستان در قسمت خاوری دامغان بین راه شوسه و راه آهن دامغان بشاهرود در جلگه واقع است. هوای آن معتدل است و تابستان گرم می شود. آب اکثر قراء آن از قنوات است و محصول عمده آن پسته و پنبه و انگور و مختصر میوه جات دیگر است. این دهستان از 21 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است و جمعیت آن در حدود 9500 نفر می باشد مرکز دهستان قصبۀ مهماندوست و قراء مهم آن بشرح زیرست: کلاته ملا، زرین آباد، مؤمن آباد، امام آباد، نعیم آباد و طرزه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
نام یکی از دهستانهای سه گانه بخش حومه شهرستان دامغان است. این دهستان در قسمت خاوری دامغان بین راه شوسه و راه آهن دامغان بشاهرود در جلگه واقع است. هوای آن معتدل است و تابستان گرم می شود. آب اکثر قراء آن از قنوات است و محصول عمده آن پسته و پنبه و انگور و مختصر میوه جات دیگر است. این دهستان از 21 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است و جمعیت آن در حدود 9500 نفر می باشد مرکز دهستان قصبۀ مهماندوست و قراء مهم آن بشرح زیرست: کلاته ملا، زرین آباد، مؤمن آباد، امام آباد، نعیم آباد و طرزه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
کم کننده خصم و دشمن. کاهندۀ دشمن. (آنندراج). هر چیز که دشمن راخوار و ذلیل گرداند. (از ناظم الاطباء) : ور بزم بود، بخشش او دوست فزایست ور رزم بود، کوشش او دشمن کاهست. سوزنی
کم کننده خصم و دشمن. کاهندۀ دشمن. (آنندراج). هر چیز که دشمن راخوار و ذلیل گرداند. (از ناظم الاطباء) : ور بزم بود، بخشش او دوست فزایست ور رزم بود، کوشش او دشمن کاهست. سوزنی
به دام افتاده و خلاص یافته. که یکبار در دام گرفتار و سپس رها شده باشد و از آن بکنایه مجرب و باتجربه و کسی که از چیزی یا جایی یکبار آسیبی دیده و دگر بار احتراز از آن کس یا چیز لازم بیند اراده شود: نشاید شد پی مرغ پریده نه دنبال شکار دامدیده. نظامی. چون رفت گوزن دامدیده زان بقعه روان شد آرمیده. نظامی
به دام افتاده و خلاص یافته. که یکبار در دام گرفتار و سپس رها شده باشد و از آن بکنایه مجرب و باتجربه و کسی که از چیزی یا جایی یکبار آسیبی دیده و دگر بار احتراز از آن کس یا چیز لازم بیند اراده شود: نشاید شد پی مرغ پریده نه دنبال شکار دامدیده. نظامی. چون رفت گوزن دامدیده زان بقعه روان شد آرمیده. نظامی
درندۀ دامن. پاره کننده دامن، ظاهراً نام گیاهی خاردار که بر دامن گذرندگان درآویزد چون دوژه: هواش را (مازندران را) دلگیر ازآن خوانند که دلها صید او میشود، نبات زمینش رادامن در ازآن گویند که میهمان را با لجاج در قید خویش می آرد. (عنایت نامۀ ملک الکلام جلال الدین دهستانی)
درندۀ دامن. پاره کننده دامن، ظاهراً نام گیاهی خاردار که بر دامن گذرندگان درآویزد چون دوژه: هواش را (مازندران را) دلگیر ازآن خوانند که دلها صید او میشود، نبات زمینش رادامن در ازآن گویند که میهمان را با لجاج در قید خویش می آرد. (عنایت نامۀ ملک الکلام جلال الدین دهستانی)
رهایی یافته از دام و بند. (ناظم الاطباء). که دام برکنده باشد. که دام فروگسسته باشد. طائری که بزور طپش از دام برآمده باشد: ای شاخ گل شکستۀ طرف کلاه تو وی شانه دام کندۀ زلف سیاه تو. ملامفید بلخی (از آنندراج)
رهایی یافته از دام و بند. (ناظم الاطباء). که دام برکنده باشد. که دام فروگسسته باشد. طائری که بزور طپش از دام برآمده باشد: ای شاخ گل شکستۀ طرف کلاه تو وی شانه دام کندۀ زلف سیاه تو. ملامفید بلخی (از آنندراج)
محل تعلیم جای آموختن، هر یک از شعب دانشگاه. آموزشگاه عالی جزو دانشگاه: دانشکده ادبیات دانشکده پزشکی دانشکده حقوق دانشکده داروسازی دانشکده پزشکی دانشکده دندان پزشکی دانشکده معقول و منقول دانشکده فنی دانشکده کشاورزی دانشکده علوم دانشکده هنرهای زیبا
محل تعلیم جای آموختن، هر یک از شعب دانشگاه. آموزشگاه عالی جزو دانشگاه: دانشکده ادبیات دانشکده پزشکی دانشکده حقوق دانشکده داروسازی دانشکده پزشکی دانشکده دندان پزشکی دانشکده معقول و منقول دانشکده فنی دانشکده کشاورزی دانشکده علوم دانشکده هنرهای زیبا