جدول جو
جدول جو

معنی درمنده

درمنده
بیچاره، ناتوان، عاجز، برای مثال بفرمود صاحب نظر بنده را / که خشنود کن مرد درمنده را (سعدی۱ - ۸۶)
تصویری از درمنده
تصویر درمنده
فرهنگ فارسی عمید