جدول جو
جدول جو

معنی دانشکده

دانشکده((نِ شَ))
محل دانش، هر یک از شعب دانشگاه، دانشکده ادبیات، دانشکده پزشکی
تصویری از دانشکده
تصویر دانشکده
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با دانشکده

دانشکده

دانشکده
محل تعلیم جای آموختن، هر یک از شعب دانشگاه. آموزشگاه عالی جزو دانشگاه: دانشکده ادبیات دانشکده پزشکی دانشکده حقوق دانشکده داروسازی دانشکده پزشکی دانشکده دندان پزشکی دانشکده معقول و منقول دانشکده فنی دانشکده کشاورزی دانشکده علوم دانشکده هنرهای زیبا
فرهنگ لغت هوشیار

دانشکده

دانشکده
آموزشگاه عالی، هر یک از شعب دانشگاه که در آن چند رشتۀ نزدیک به هم آموزش داده می شود
دانشکده
فرهنگ فارسی عمید

دانشکده

دانشکده
خانه علم. محل دانش. جای دانش:
عقل بنموده به دانشکدۀ خاطر تو
رایهای همه را فکر صواب اندازی.
واله هروی.
، اصطلاحاً نامی که به هرشعبه از شعب دانشگاه داده شده است. و این کلمه بجای کلمه فاکولته بکار رفته. شعب دانشگاه عبارتند از: دانشکدۀ ادبیات، دانشکدۀ پزشکی، دانشکدۀحقوق، دانشکدۀ دامپزشکی. دانشکدۀ صنعتی (هنرسرای عالی) ، دانشکدۀ علوم، دانشکدۀ کشاورزی، دانشکدۀ معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی) و دانشکدۀ هنرهای زیباو غیرهم. بعنوان نمونه و بمنظور اطلاع بر چگونگی تشکیل و کیفیت کار و سازمان هر دانشکده یا شعبه، ذیل دانشگاه تهران دانشکده های وابسته به آن را شرح خواهیم داد. رجوع به دانشگاه تهران شود
لغت نامه دهخدا

داروکده

داروکده
جایی که در آن دارو فروشند مغازه فروش دارو دواخانه
داروکده
فرهنگ لغت هوشیار

دانشگاه

دانشگاه
مدرسۀ عالی که تمام علوم در آنجا تدریس شود، مؤسسۀ آموزش عالی بزرگی که شامل چند دانشکده و رشته های گوناگون در سطح بالاتر از دیپلم در آن آموزش داده می شود
دانشگاه
فرهنگ فارسی عمید

دانشگاه

دانشگاه
جای دانش، محل تعلیم و تعلم دانش، مؤسسه علمی وسیع شامل چند دانشکده و مؤسسه
دانشگاه
فرهنگ فارسی معین

داروکده

داروکده
داروخانه:
هر عقاقیر که داروکدۀ بابل (کابل) راست
حاضر آرید و عطا بدرۀ زر بازدهید.
خاقانی.
رجوع به داروخانه شود
لغت نامه دهخدا