- دارشکنک
- پرنده ایست کوچک از راسته بر شوندگان که در همه قاره ها (باستثنای استرالیا) زندگی میکند. پرهایش سیاه و سفید و زرد و سبزاست و مانند طوطی با پنجه از ساقه و شاخه های درخت بالا رود و با منقار خود حشرات را از زیر پوست درخت خارج کند و خورد دار توک درخت سنبه داربر دارشکنک
معنی دارشکنک - جستجوی لغت در جدول جو
- دارشکنک
- دارکوب، پرنده ای کوچک با پرهای سیاه، سفید، زرد و سبز که با پنجه های خود به تنه و شاخه های درخت می چسبد و حشرات را با منقار از زیر پوست درخت بیرون می آورد و می خورد
داربر، دارسنب، درخت سنبه
- دارشکنک ((ش کَ نَ))
- دارکوب، پرنده ای که بر تنه درختان می نشیند و با منقار محکم و بلند خود از کرم های موجود در آن تغذیه می کند، درخت سنبه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ایجاد مانع در پیشرفت کار
ممانعت از پیشرفت کار
ماده ای سمی که از ترکیب کلر و جیوه یا ترکیب جیوه و سم الفار به دست می آید
آنکه یا آنچه مانع پیشرفت کار می شود
شخص کار شکننده را گویند
اشکلک
خرد کننده در، شکننده در و گوهر
زرشک، درختچه ای خاردار با برگ های دندانه دار و کوچک که ریشه، ساقه، میوه و برگهای آن مصرف دارویی دارد، میوۀ خوشه ای، قرمز رنگ و ترش مزۀ این گیاه که به عنوان چاشنی غذا به کار می رود، سرشک، انبرباریس، زراج، زارج، زراک، زرک، امبرباریس، برباریس، اترار