- خَصمِيّ
- خصمانه، متخاصم
معنی خَصمِيّ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
محافظت شده، محافظت شده است
دهانی، شفاهی
بارور، پربار
پنهانی، پنهان شده است، فریبنده، مخفی، دغلکارانه
توصیفی
شهابی، اجساد
قابل جداسازی، فصلنامه، فصلی
قابل فهم، قابل درک است
روزانه
دور ریخته شده، هدف
کاخ مانند، کوتاه
گوشتخوار، گوشتی
گرافیکی، رسمی
دیجیتال
مد روز، مدرن
غیر نظامی، محاوره ای، عامیانه
خیریّه
خون آشام، خونین
حتمی، اجتناب ناپذیر
منحصر به فرد، انحصاری
نایب السلطنه، نگهبان