- خوردیس (دخترانه)
- مانند خورشید، درخشان
معنی خوردیس - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آوکادو
زیبا مانند حور، برای مثال چه قدر آورد بندۀ حوردیس / که زیر قبا دارد اندام پیس (سعدی۱ - ۱۴۲)
چیزی که از گلو فرو رفته و بلعیده شده
خوراک، غذا، طعام
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
درخشنده، آفتاب، معشوقه جمشید در داستان جمشید و خورشید، کره سوزان درخشان و گازی که زمین و سایر سیاره های منظومه شمسی حول آن می گردند و نور گرما و انرژی منظومه شمسی از آن است، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر خراد از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی
دیگرگون، تبدیل موجودی به موجود دیگر تغییر شکل بعضی جانوران
(دخترانه و پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
مژده، نوید، مرکب از آوا (آواز) + دیس (مانند)، نام ارمنی کنایه از کسی که دلنشین است یا صدای دلنشینی دارد
شمس، مهر، خور، یکی از ثوابت که زمین و سیارات دیگر دور آن میگردند و از آن کسب نور میکنند
چیزی که قابل خوردن باشد خوراکی
کوچکی، صغیری
دو کیسه که از طرفی بهم یکی شده باشند، باردان
می کهنه، گندم مانده شراب کهنه پاده کهن
خوراکی، خوردنی، قابل خوردن، طعام، غذا
ظرفی یا جایی که توشه را در آن بگذارند، کیسه، توشه دان، کنف، توشدان، حرزدان، راویه، جراب
جامۀ پشمین ضخیم، گلیم، پلاس، کوردین، کوردی
جامۀ پشمین ضخیم، گلیم، پلاس، کوردی، گوردین
دگرگون، در علم زیست شناسی جانوری که تغییر شکل یافته
فروردین، ماه اول سال خورشیدی پس از اسفند و پیش از اردیبهشت، ماه اول بهار، روز نوزدهم از هر ماه خورشیدی
ماه اول سال شمسی و آن مدت توقف آفتابست در برج حمل و مدت آن را اکنون 31 روز گیرند، نام روز نوزدهم از هر ماه شمسی (فروردین روز)
پلاس، ضخیم، گلیم
گلیم و پلاس، جامه ایست پشمین مانند کپنک که فقیران و درویشان پوشند
یونانی تازی گشته سنگ میخی (قطبی) از گیاهان سنگ قطبی
((خُ))
فرهنگ فارسی معین
ستاره ای که سیارات منظومه شمسی به گرد آن می چرخند، هر ستاره ای که مرکز یکی از منظومه ها باشد
((خُ))
فرهنگ فارسی معین
کیسه مانندی که بر پشت چهارپا می گذارند و از دو طرف آویزان شده در آن اجناس را قرار می دهند، خورجین، خرج، خرجین
((فَ وَ))
فرهنگ فارسی معین
اولین ماه از هر سال شمسی که خورشید در حرکت ظاهری خود در برج حمل (برّه) قرار می گیرد، نام روز نوزدهم از هر ماه شمسی، فرودین، فوردین، فروردین