جدول جو
جدول جو

معنی خواطف - جستجوی لغت در جدول جو

خواطف
جمع خاطف، گرگان، خیره گر ها، درخشان ها، ربا ینده ها، آسیب ها جمع خاطف تیرهایی که بزمین افتد و سپس بسوی هدف رود، درخشهای چشم ربای
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جمع خالفه، گولان، سخنان تباه، ستون های خرگاه، زنان، زمین های دیر سبز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواطر
تصویر خواطر
جمع خاطر، خاطره ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لواطف
تصویر لواطف
مهربانی ها و نرمی ها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عواطف
تصویر عواطف
جمع واژۀ عاطفه، شفقت، مهربانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خواطی
تصویر خواطی
خاطی ها، خطا کننده ها، خطاکارها، گناهکارها، جمع واژۀ خاطی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عواطف
تصویر عواطف
مهربانیها و عطوفتها و احسانها و نیکوئیها، جمع عاطفه
فرهنگ لغت هوشیار
دنده های پیش دنده های پیشینه جمع لاطف و لاطفه استخوانهای پهلو نزدیک بسینه: ایشان را از نکبات صبا و دبور خوف و رجاوهبوب شمال و جنوب و قبض و بسط لواطف عواطف انس و هیبت نجات دهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواطر
تصویر خواطر
((خَ طِ))
جمع خاطر، اندیشه ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عواطف
تصویر عواطف
((عَ طِ))
جمع عاطفه، مهربانی ها، محبت ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خواطر
تصویر خواطر
خاطرها، ضمیرها، ذهن ها، قلب ها، یادها، اندیشه ها، نیت ها، قصدها، جمع واژۀ خاطر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خاطف
تصویر خاطف
درخشندگی که چشم را خیره کند، رباینده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواف
تصویر خواف
بانگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاطف
تصویر خاطف
((طِ))
آن چه که چشم را خیره کند، تیری که به زمین بخورد و سپس به سوی هدف رود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خاطف
تصویر خاطف
درخشندگی خیره کننده
فرهنگ فارسی عمید