جدول جو
جدول جو

معنی خموط - جستجوی لغت در جدول جو

خموط
خوشبوییدن، بد بوییدن از واژه های دو پهلو
تصویری از خموط
تصویر خموط
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سموط
تصویر سموط
سمط ها، چیزهایی که از گلوبند آویزان باشد، گردن بندها، جمع واژۀ سمط
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خطوط
تصویر خطوط
خط ها، دست خط ها، سندها، سطرها، حکم ها، جمع واژۀ خط
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خمود
تصویر خمود
سست و ضعیف شدن، خاموش شدن، فرونشستن زبانۀ آتش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خموش
تصویر خموش
خاموش، ساکت، بی صدا، به طور آرام، ساکت باش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خمول
تصویر خمول
گمنام شدن، بی نام ونشان شدن، گمنامی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خیوط
تصویر خیوط
جمع خیط، رشته ها جمع خیط. رشته ها، گروه ملخها، گله شترمرغان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خمط
تصویر خمط
تلخ، دار بی خار، میوه روفان
فرهنگ لغت هوشیار
ددگاو از جانوران، جمع خط، سمیره ها، کشک ها، دبیره ها جمع خط. خط ها، نبشته ها، رشته ها راهها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سموط
تصویر سموط
جمع سمط، رشته های مروارید گردن بند ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خمود
تصویر خمود
فرو نشستن، آتش، سرد شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خمور
تصویر خمور
جمع خمر میها باده ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خموش
تصویر خموش
ساکت، خاموش، بیصدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خموص
تصویر خموص
آماسخفت فروکش آماس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خمول
تصویر خمول
گمنام و بیقدر گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خموم
تصویر خموم
گندیدگی بد بویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خمیط
تصویر خمیط
بزغاله بریان بریانی، شیر خیکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خماط
تصویر خماط
کبابی بریانپز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوط
تصویر خوط
شاخه نازک شاخه یکساله، نیک آفرید (نیکو خلقت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خطوط
تصویر خطوط
((خُ))
جمع خط، خط ها، بنفشه ها، رشته ها، راه ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خمول
تصویر خمول
((خُ))
گمنام شدن، بی نام گردیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خموش
تصویر خموش
((خَ))
خاموش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خمود
تصویر خمود
((خُ))
خاموشی
فرهنگ فارسی معین