جدول جو
جدول جو

معنی خلوق - جستجوی لغت در جدول جو

خلوق
بوی خوش
تصویری از خلوق
تصویر خلوق
فرهنگ لغت هوشیار
خلوق
ماده ای خوش بو که قسمت عمدۀ آن زعفران بود
تصویری از خلوق
تصویر خلوق
فرهنگ فارسی عمید
خلوق
((خَ))
بوی خوش
تصویری از خلوق
تصویر خلوق
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خلوقه
تصویر خلوقه
خوشررفتاری نرمی، تابانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلوقت
تصویر خلوقت
خوشررفتاری نرمی، تابانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخلوق
تصویر مخلوق
آفریده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مخلوق
تصویر مخلوق
مقابل خالق، آفریده شده، ساخته شده، انسان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخلوق
تصویر مخلوق
آفریده شده، ساخته شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخلوق
تصویر مخلوق
((مَ))
آفریده شده، موجود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بلوق
تصویر بلوق
شتافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلوق
تصویر دلوق
سخت تاراج سخت، دندانریخته اشتر پیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلوص
تصویر خلوص
سرگی، سره گی، نابی، سارا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خلوت
تصویر خلوت
تنهایی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خلاق
تصویر خلاق
آفرینشگر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حلوق
تصویر حلوق
تاک پیچه از گیاهان جمع حلق گلوها حنجره ها خشکنایها
فرهنگ لغت هوشیار
باد سرد، جمع خرق، درزها چاک ها، سوراخ ها جمع خرق. درزها چاکها، سوراخها
فرهنگ لغت هوشیار
آفریننده بهره از نیکی نرم هموار کرکمبویه (عطر زعفران) آفریننده آفریدگار، خدای تعالی که آفریننده جهان و جهانیانست. آفریننده، آفریدگار، یکی از نامهای خدایتعالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلوت
تصویر خلوت
انزوا، عزلت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلوب
تصویر خلوب
فریبا زن، دروغگو و فریبنده
فرهنگ لغت هوشیار
ژندگک کهنه پاره خوگیر رام آرام، سزاوار، فر آفرید (تمام خلقت) خوشخوی با این آرش در تازی نیامده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلوه
تصویر خلوه
تهیکیدن، آبشت تنهایی، نهفت زن بی شوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلول
تصویر خلول
کم گوشت لاغر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلوص
تصویر خلوص
پاکی، صافی، سادگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلود
تصویر خلود
بقا، همیشگی، جاودان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلوج
تصویر خلوج
کم شیر، ابر پراکنده، ابر بارانی پریدن چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلیق
تصویر خلیق
خوش اخلاق، دارای اخلاق نیک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حلوق
تصویر حلوق
حلق ها، گلو ها، نای ها، جمع واژۀ حلق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خلوت
تصویر خلوت
فاقد ازدحام و شلوغی مثلاً شهر خلوت، تنهایی، تنها ماندن با معشوق، جای فاقد ازدحام و شلوغی، در تصوف دوری گزیدن سالک از مردم برای تزکیۀ نفس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خلوص
تصویر خلوص
خالص بودن، ساده و بی آلایش بودن، پاکی و سادگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خلود
تصویر خلود
همیشه بودن، همیشه ماندن، جاودان بودن، همیشه زیستن، دوام، پایداری، ماندگاری
فرهنگ فارسی عمید
مرگ، دیو، پتیار (بلا)، زن پیمان شکن، مادینه بی مهر از ستور، دایه شیر ده دوست داشتن دل بستن، دشمنی کردن از واژگان دو پهلو، بار دار گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غلوق
تصویر غلوق
عوارضی که برای پذیرایی ماموران رسمی گرفته می شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فلوق
تصویر فلوق
جمع فلق، شکاف ها ترکیدگی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلیق
تصویر خلیق
((خَ))
خوش خلق، خوش خوی، سزاوار، شایسته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خلوص
تصویر خلوص
((خُ))
پاکی، بی آلایشی، یکدلی
فرهنگ فارسی معین