- خلفا
- جمع خلیفه، جانشینان جمع خلیفه جانشین ها، قائم مقام ها
معنی خلفا - جستجوی لغت در جدول جو
- خلفا
- خلیفه
خلفای راشدین (اربعه): چهار خلیفۀ بعد از پیامبر اسلام (ابوبکر، عمر، عثمان و علی)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع خلیفه
یونانی نخستین وات (حرف) دبیره یونانی فرانسوی پیرز از گیاهان انگلیسی اسپست
ناسازگار، نایکسان، وارونه
به جا گذاشتن
جمع حلیف هم عهدان هم پیمانان
شتر مرغ شتر مرغ
ناسازگاری، آستین، ناساز، بیهوده (باطل)، پا پاد آخشیج (ضد)، نیسان نیسانی، بید از درختان نا سازی نا سازگاری سرپیچی مقابل موافقت، ناهمتا مخالف عکس ضد مقابل موافق یا بر خلاف... بر عکس ضد، ناحق دورغ، یکی از شعب فن جدل که کیفیت ایراد حجتهای شرعی و دفع شبهات با ایراد براهین قطعی شناخته شود. عملی نا شایسته که مجازاتش حبس تکدیری از ده تا (ک) روز یا غرامت تا دویست ریال است. مخالفت کردن، موافقت نکردن، ناسازگاری
جمع خلم، دوستان یاران، آهو کده ها، رگ و ریشه ها
به خوی به رفتار به دیدار و به رفتار بدیدار از نظر خلقت هیاه: (خلقا و خلقا شبیه پدر است) از نظر خبق از جهت خوی
نواستن (بی اشتهایی گویش گیلکی) آبکشی، ناسازی، پیاپیی، شکم روش، گند دهانی آکیدن (عیب داشتن)، نادانی، گولی، دلشدگی
آبکشی، ناسازی، پیاپیی، شکم روش، گند دهانی
جمع خلیط، آمیزندگان، آمیزگاران، آمیزشکاران
جمع خلص، دوستان یکرنگ جمع خالص گزیدگان دوستان گزین
مونث اخیف: دو چشمه در تازی به مادیانی گویند که یک چشم سیاه و یک چشم سپید دارد و در نو آوری (بدیع) نام شیوه ای است که در چامه واژه ها یک در میان پنده دار یا بی پنده باشند (پنده نقطه) برای نمونه: تختت معلی تختت ممهد - جشنت مروح جیشت موکد (سلمان ساوجی)
حلیف ها، هم پیمانان، جمع واژۀ حلیف
مقابل وفاق، ناسازگاری، مخالفت، عمل ناشایست، در علم حقوق جرم پایین تر از جنحه، سخن ناحق و دروغ، بزه کار، خلافکار، در علم زیست شناسی نوعی درخت بید
برخلاف: (حرف اضافه) برعکس، ضد
برخلاف: (حرف اضافه) برعکس، ضد
نخستین حرف از الفبای یونانی
گیاهی است از تیره غلات که دایمی است و در شمال آفریقا و جنوب اسپانیا فراوان است. الیاف این گیاه در کاغذسازی و ساختن طناب به کار می رود، جلفا، الفا، جلز، علف کاغذ، پیرز، علف پیرز
نام حرف اول الفبای یونانی (α) . در بعضی رشته های علمی در نام گذاری برخی اشیا به کار برده شده مثلاً ذرات آلفا، اشعۀ آلفا
چهار خلیفۀ بعد از پیامبر اسلام شامل ابوبکر، عمر، عثمان و علی، خلفای اربعه
چهار خلیفۀ بعد از پیامبر اسلام شامل ابوبکر، عمر، عثمان و علی، خلفای راشدین
تهیگی، ونگی
پوشیدگی نهفتگی پنهانی نهانی پنهان پوشش، رگو چادر زنان پوشیده شدن نهفته گشتن، پوشیدگی نهانی نهفتگی مقابل ظهور
خالی از هوا، جائی که در آن کسی نباشد جای خالی، بیت الخلا، خلوتگاه، آب دست، جای مستراح، جز واژه جز را آنندراج به نادرست تازی دانسته آبخانه جایی ادبخانه آبریزگاه، تی تهیک خالی بودن، فارغ بودن، مقابل ملا، جایی که در آن کسی نباشد جای خلوت مقابل ملا (ملا)، جای خالی از هوا، آنست که دو جسم با یکدیگر تماس نیافته باشند و بین این دو جسم دیگری که مماس هر دو باشد وجود نداشته باشد، مستراح جایی ادبخانه
عقب، پشت سر فرزند صالح، جانشین دروغ، خلاف، برهان غیر مستقیم
برخلاف وعده عمل کردن، نادرست
ویژگی فرزند خوب و صالح، مقابل سلف، ازپس آینده، جانشین، کنایه از بدل، عوض، فرزند
لای توی درون
مستراح، خلا