معنی خلاف خلاف مقابل وفاق، ناسازگاری، مخالفت، عمل ناشایست، در علم حقوق جرم پایین تر از جنحه، سخن ناحق و دروغ، بزه کار، خلافکار، در علم زیست شناسی نوعی درخت بیدبرخلاف: (حرف اضافه) برعکس، ضد تصویر خلاف فرهنگ فارسی عمید