جدول جو
جدول جو

معنی خفته - جستجوی لغت در جدول جو

خفته
بالقوه
تصویری از خفته
تصویر خفته
فرهنگ واژه فارسی سره
خفته
خوابیده بخواب رفته خسپیده، جمع خفتگان
تصویری از خفته
تصویر خفته
فرهنگ لغت هوشیار
خفته
((خُ تِ))
خوابیده، به خواب رفته
تصویری از خفته
تصویر خفته
فرهنگ فارسی معین
خفته
خوابیده، درازکشیده، کنایه از از کار بازمانده، باطل، متوقف، کنایه از غافل، بی خبر، خمیده
تصویری از خفته
تصویر خفته
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بفته
تصویر بفته
بافته منسوج
فرهنگ لغت هوشیار
آلتی فلزی که دارای دسته ایست شبیه شانه که نساجان هنگام بافتن پارچه آنرا در دست گیرند و لای تارها زنند تا آنچه بافته شده بهم پیوسته و محکم گردد دفتین دفه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چفته
تصویر چفته
اتهام
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رفته
تصویر رفته
روان شده، حرکت کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جفته
تصویر جفته
قرین، جفت خمیده، کج خمیده، کج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خبته
تصویر خبته
فروتنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفتن
تصویر خفتن
خواب کردن، خسبیدن، بخواب رفتن، بخواب شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشته
تصویر خشته
بینوا بی چیز تهیدست مفلس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفیه
تصویر خفیه
پنهان، پوشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفره
تصویر خفره
پیمان، پناه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفده
تصویر خفده
خم، کج، کوژ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفچه
تصویر خفچه
شوشه زر و سیم طلا و نقره گداخته که در ناوچه آهنین ریخته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفجه
تصویر خفجه
گردو سرخ رنگ دارد عوسج ولیک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفته
تصویر تفته
تابیده
فرهنگ لغت هوشیار
در اصطلاح بازرگانی ورقه چاپ شده که بدهکار مبلغ بدهی خود و موعد پرداخت آنرا مینویسد و به بستانکار میدهد، و آنست که چیزی از کسی بطریق عاریت یا قرض یا در عوض چیزی بگیرد تا در شهر دیگر باز دهد
فرهنگ لغت هوشیار
گل و لایی که بروی تیرهای عمارت گسترده و بالای آن کاهگل اندود نمایند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صفته
تصویر صفته
چیرگی، توانایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفتن
تصویر خفتن
به خواب رفتن، خوابیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خشته
تصویر خشته
مفلس، بینوا، بی چیز، تهیدست، برای مثال معذور کن ای شیخ که گستاخی کردم / زیرا که غریبم من و مجر و حم و خشته (ابوالعباس ربنجنی - شاعران بی دیوان - ۱۳۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جفته
تصویر جفته
خمیده، کج
داربست درخت انگور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خفیه
تصویر خفیه
پنهان، نهفته، با پوشیدگی، پنهانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سفته
تصویر سفته
سوراخ شده، بیشتر دربارۀ مروارید و لعل و امثال آن ها می گویند
سوغات، هدیه ای که کسی از سفر برای دوستان و آشنایان خود بیاورد
رهاورد، تحفه، ارمغان، نورهان، نوراهان، نوارهان، راهواره، بازآورد، عراضه، بلک، لهنه، برای مثال ولیکن چو او بر سر گنج باشد / چنین سفته ها خوار و آسان فرستد (انوری - مجمع الفرس - سفته)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خفیه
تصویر خفیه
پوشیده، پنهان، در تصوف روح، خفیّ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کفته
تصویر کفته
ترکیده، شکافته شده، از هم باز شده، برای مثال کفیدش دل از غم چو یک کفته نار / کفیده شود سنگ تیمارخوار (رودکی۱ - ۸۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شفته
تصویر شفته
مخلوط آهک، خاک و شن که در پی ریزی ساختمان یا زیرسازی خیابان به کار می رود
شل، نرم، وارفته
آشفته، عاشق، دلباخته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفته
تصویر تفته
سرخ شده از حرارت آتش، تافته، گداخته، برای مثال به دست آهن تفته کردن خمیر / به از دست برسینه پیش امیر (سعدی۲ - ۸۳)
بافته شده، تنیده، تفنه، تنته، تنسته، تینه، تنه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خفچه
تصویر خفچه
شمش طلا یا نقره، برای مثال به صورت شجری و ز خفچه او را برگ / که از عقیق و ز یاقوت بار آن شجر است (عنصری - ۳۲۶)، چوب دستی کوچکی که برای راندن یا زدن حیوان و یا انسان از آن استفاده می شده، برای مثال بفرمود داور که می خواره را / به خفچه بکوبند بیچاره را (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۹۷)
گیاهی خاردار با گل هایی به رنگ های مختلف و میوه ای گرد و سرخ رنگ، خفجه، عوسج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جفته
تصویر جفته
جفتک، لگدی که حیوان چهارپا با هر دو پای خود می اندازد، نوعی پرش که هر دو پا را با هم جفت کنند و از جایی به جای دیگر بپرند، برای مثال جفت و طاق سپهر درشکند / جفته ای کآن تکاور اندازد (خاقانی - ۱۲۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خفتی
تصویر خفتی
نوعی گردن بند که دور گردن می چسبد و روی سینه نمی افتد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خسته
تصویر خسته
ویژگی کسی یا چیزی که از کار و فعالیت زیاد کم توان شده است، کنایه از آزرده، مجروح، دردمند، برای مثال به تیرش خسته شد ویس دلارام / برآمد دلش را زآن خستگی کام (فخرالدین اسعد - ۱۳۰)، کنایه از عاشق
هسته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفته
تصویر هفته
مجموع روزهای شنبه، یکشنبه، دوشنبه، سه شنبه، چهارشنبه، پنجشنبه و آدینه، هفت روز پیاپی که در تاریخی معین و هر ساله برای بزرگداشت مسئله ای خاص نام گذاری می شود و امور مربوط به آن مسئله در آن بررسی می شود، روز هفتم درگذشت کسی
فرهنگ فارسی عمید