معنی خشته خشته مفلس، بینوا، بی چیز، تهیدست، برای مثال معذور کن ای شیخ که گستاخی کردم / زیرا که غریبم من و مجر و حم و خشته (ابوالعباس ربنجنی - شاعران بی دیوان - ۱۳۶) تصویر خشته فرهنگ فارسی عمید
خشته خشته مفلس و بی برگ و نوا باشد. (صحاح الفرس) (شرفنامۀ منیری) (از انجمن آرای ناصری) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری) : معذور کن ای شیخ که گستاخی کردم زیرا که غریبم من و مجروحم و خشته. ابوالعباس مروزی (از انجمن آرای ناصری) لغت نامه دهخدا
رشته رشته ریسمان، نخ، آنچه که از خمیر آرد گندم بشکل نخ یا نوار باریک میبرند و پس ار خشک کردن در پختن آش و بعضی خوراکیها دیگر بکار می برند فرهنگ لغت هوشیار