بختک، کابوس، رؤیای وحشتناک توام با احساس خفگی و سنگینی بدن که انسان را از خواب می پراند، درفنجک، برفنجک، کرنجو، برغفج، فدرنجک، سکاچه، خفتو، خفتک، فرنجک، برخفج، فرهانج
بَختَک، کابوس، رؤیای وحشتناک توام با احساس خفگی و سنگینی بدن که انسان را از خواب می پراند، دَرفَنجَک، بَرفَنجَک، کَرَنجو، بَرغَفج، فَدرَنجَک، سُکاچه، خُفتو، خُفتَک، فَرَنجَک، بَرخَفج، فَرهانَج
شادی، طرب، برای مثال ای مایۀ طربم و آرام روز و شبم / من خنج تو طلبم تو رنج من طلبی (عنصری - ۳۵۴)، نفع، فایده، سود، بهره، برای مثال گرت من ستایش نگویم مرنج / که بهره ندارم ز گنج تو خنج (ازرقی- مجمع الفرس - خنج)، ناز و عشوه، غنج
شادی، طرب، برای مِثال ای مایۀ طربم و آرام روز و شبم / من خنج تو طلبم تو رنج من طلبی (عنصری - ۳۵۴)، نفع، فایده، سود، بهره، برای مِثال گرت من ستایش نگویم مرنج / که بهره ندارم ز گنج تو خنج (ازرقی- مجمع الفرس - خنج)، ناز و عشوه، غنج
بر وزن تاج بمعنی چلیپا باشد که صلیب نصاری است، (برهان) (آنندراج) (جهانگیری)، رجوع بصلیب شود، نرمۀ گوش یعنی جائی که گوشواره در آن کنند، (برهان) (آنندراج) : دولت از خاج گوش بندۀ تو بنده را حلقه درکشند بخاج، سوزنی، ، دار، یکی از اشکال ورق بازی (قمار)، رجوع به صلیب و رجوع به چلیپا شود
بر وزن تاج بمعنی چلیپا باشد که صلیب نصاری است، (برهان) (آنندراج) (جهانگیری)، رجوع بصلیب شود، نرمۀ گوش یعنی جائی که گوشواره در آن کنند، (برهان) (آنندراج) : دولت از خاج گوش بندۀ تو بنده را حلقه درکشند بخاج، سوزنی، ، دار، یکی از اشکال ورق بازی (قمار)، رجوع به صلیب و رجوع به چلیپا شود