جدول جو
جدول جو

معنی حِدَّة - جستجوی لغت در جدول جو

حِدَّة
تیزی، وضوح، تیزبینی
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

خدمت، خدمات
دیکشنری عربی به فارسی
به طور تند، به شدّت
دیکشنری عربی به فارسی
شیبداری، شدّت کاهش
دیکشنری عربی به فارسی
محدود کردن، پایان، مرز گذاشتن، تیز کردن، محصور کردن
دیکشنری عربی به فارسی
کمیابی، کمبود، افسردگی
دیکشنری عربی به فارسی
زیبایی ظریف، ظرافت، لطافت
دیکشنری عربی به فارسی
مدّت، دوره
دیکشنری عربی به فارسی
اعتبار، سلامتی، بهداشت، سلامتی و صحّت
دیکشنری عربی به فارسی
دقّت عمل، دقّت، دقیق بودن، ظرافت
دیکشنری عربی به فارسی
سبک سری، سبکی، چابکی
دیکشنری عربی به فارسی
دانه داری، دانه
دیکشنری عربی به فارسی
مقدار معیّن، یک کلاس
دیکشنری عربی به فارسی
هنر، صنایع دستی
دیکشنری عربی به فارسی
عقلانیّت، خرد، احتیاط
دیکشنری عربی به فارسی
ترشی، ترش
دیکشنری عربی به فارسی
مهارت دیپلماسی، تجربه
دیکشنری عربی به فارسی
چند، چندین
دیکشنری عربی به فارسی
نامطلوبی، شدّت، پرخاشگری، خشونت
دیکشنری عربی به فارسی
برندگی، وضوح، برش خوردگی
دیکشنری عربی به فارسی
سهمیه، یک کلاس
دیکشنری عربی به فارسی