جدول جو
جدول جو

معنی حلبوتی - جستجوی لغت در جدول جو

حلبوتی(حَ لَ تا)
ناقه حلبوتی رکبوتی ̍، ماده شتر دوشیدنی و برنشستنی. ناقۀ حلبی رکبی ̍ همچنین است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گلبوته
تصویر گلبوته
(دخترانه)
بوته گل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حلاوی
تصویر حلاوی
حلواها، خوراکی هایی که با آرد گندم یا آرد برنج، روغن، شکر، گلاب و زعفران تهیه می شود، کنایه از شیرینی ها، جمع واژۀ حلوا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خلوتی
تصویر خلوتی
مربوط به خلوت، خلوت نشین، محرم راز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حلزونی
تصویر حلزونی
به شکل صدف حلزون، مارپیچی
فرهنگ فارسی عمید
منسوب است به تابوت معروف، (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(مَ لَ)
منسوب به ملکوت. روحانی. مجرد. آسمانی: ذات ملکوتی
لغت نامه دهخدا
(مَ)
حرف ملبوبی. رجوع به همین ماده شود
لغت نامه دهخدا
(حَ لَ)
ماده شتر شیردار. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تَ کَ بُ)
یا رغبوتا. مصدر به معنی رغب. (ناظم الاطباء). مصدر به معنی رغبوتا و رغبی ̍. (آنندراج). رجوع به رغب و رغبوتا شود
لغت نامه دهخدا
(غَ نی ی)
منسوب به غلبون که نام جد ابوالطیب محمد بن احمد است. (از انساب سمعانی ورق 410ب). رجوع به غلبون شود
لغت نامه دهخدا
صعتر بری است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(رَ هََ تا)
ترس. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ترس بزرگ. (از اقرب الموارد). رجوع به رهبوت و رهب شود
لغت نامه دهخدا
(حَ)
منسوب به حربونه، نام جدی از اجداد عرب. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
محمد بن عمر حانوتی، ملقب به شمس الدین، فقیهی از حنفیان اهل قاهره (928-1010 هجری قمری)، او راست: اجابهالسائلین در فقه، فتاوی حانوتی، (الاعلام زرکلی ص 941 از فهرست کتاب خانه خدیوی)
لغت نامه دهخدا
(حَ)
بقله الحمقاء البریه نوعی گیاه است به نام فرفخ و محرف این کلمه جلبیثاست. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(حَ لَ)
منسوب به حلزون، خط یا شکل شبیه بحلزون. مارپیچی. (فرهنگ فارسی معین) ، پیچاپیچ. پیچ پیچ مانندصدف و خانه حلزون. بشکل حلزون. مارپیچ. مارپیچی
لغت نامه دهخدا
(تی ی)
منسوب به حانوت. کلبه دار. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از حلاوت
تصویر حلاوت
شیرین بودن، شیرینی. شیرین گردیدن، شیرین شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حلزونی
تصویر حلزونی
مارپیچی، پیچاپیچ
فرهنگ لغت هوشیار
فرفخ پرپه پر پهن از گیاهان فرفخ. توضیح محرف این کلمه (چلبیثا) است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صلبوت
تصویر صلبوت
مصلوب کردن عیسی، روز جمعه ای که عیسی را بردار کردند جمعه الصبوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلبوت
تصویر سلبوت
آب تره از گیاهان دزد خوی
فرهنگ لغت هوشیار
گوشه نشین، یکی از پیرو ان خلوتیه گوشه نشین منزوی مجرد، پیرو فرقه خلوتیه
فرهنگ لغت هوشیار
خلش پذیران خلشگرایان: گروهی که باور داشتند خداوند با جان آدمی در می آمیزد و یا خداوند در تن آدمی می خلد (فضل بن شادان نیشابوری گزارش جنیدی) کسی که معتقد به حلول باشد، کسی که بحلول روح خدا در آدم و پس از او در انبیای دیگر یا محمد بن عبد الله قایل باشد، بعضی از غالیان شیعه بحلول روح خدا در علی و فرزندان او هم قایل شده اند
فرهنگ لغت هوشیار
داشتی منسوب به ثبوت اثباتی مقابل سلبی، اطلاق میشود بدانچه که سلب حزیی از مفهومش نباشد، آنچه که شانش وجود خارجی است و نیز بر موجود خارجی اطلاق گردد وجودی. یا صفات ثبوتی. صفاتی که حق تعالی داراست مانند: قادر عالم حی مرید مدرک ازلی ابدی متکلم صادق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حلبوب
تصویر حلبوب
سلمه سرمک، موی سیاه سلمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حلقوی
تصویر حلقوی
زرفینی منسوب به حلق و حلقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تابوتی
تصویر تابوتی
منسوب به تابوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملکوتی
تصویر ملکوتی
ملکوتی در فارسی خدایی آسمانی منسوب به ملکوت آسمانی: (قیافه ای ملکوتی دارد)
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه چون گل بو دهد معطر: بیاد روی گلبوی گل اندام همه شب خار دارم زیر پهلو. (بدایع سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حلقوی
تصویر حلقوی
گرد
فرهنگ واژه فارسی سره
آسمانی، روحانی، صمدانی، غیبی، قدسی، لاهوتی، الهی، الوهی، ایزدی، ربانی، یزدانی
متضاد: ناسوتی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مارپیچ، مارپیچی، مربوطبه حلزون
فرهنگ واژه مترادف متضاد
نوعی سیب ترش
فرهنگ گویش مازندرانی