یا ولت یا ساندویچ، نام یکی از جزایر هبریده واقع در قسمت پولیزیا از اقیانوس کبیر که در وسط جزایر مزبور قرار دارد و یک لنگرگاه زیبا موسوم به ’هاوره’ و ’گاهاوانه’ دارد. (از قاموس الاعلام ترکی) ، پر کردن ظرف. (از منتخب بنقل غیاث اللغات)
یا ولت یا ساندویچ، نام یکی از جزایر هبریده واقع در قسمت پولیزیا از اقیانوس کبیر که در وسط جزایر مزبور قرار دارد و یک لنگرگاه زیبا موسوم به ’هاوره’ و ’گاهاوانه’ دارد. (از قاموس الاعلام ترکی) ، پر کردن ظرف. (از منتخب بنقل غیاث اللغات)
جمع واژۀ زحافه مؤنث زحاف. رجوع به زحافه شود، جانوران خزنده رازحافات گویند. در الموسوعه آمده: زحافات یک طبقه ازحیوانات ذوفقارند. پوست بیشتر انواع زحافات از فلس پوشیده شده و عموماً تخم میگذارند و از راه ریه تنفس میکنند و دارای خونی سردند. رجوع به خزندگان شود
جَمعِ واژۀ زحافه مؤنث زحاف. رجوع به زحافه شود، جانوران خزنده رازحافات گویند. در الموسوعه آمده: زحافات یک طبقه ازحیوانات ذوفقارند. پوست بیشتر انواع زحافات از فلس پوشیده شده و عموماً تخم میگذارند و از راه ریه تنفس میکنند و دارای خونی سردند. رجوع به خزندگان شود
آنچه فوت شده، (آنندراج) (غیاث)، کلمه فعل مأخوذ از تازی، آنچه گذشته است، (ناظم الاطباء)، - تدارک مافات، رجوع به ترکیب بعدشود، - تلافی مافات، تدارک مافات، جبران آنچه فوت شده، دریافتن آنچه گذشته: و همت را بر طریقی موصل به تدارک و تلافی مافات مصروف داشتی، (ترجمه محاسن اصفهان)، - جبران مافات، تلافی مافات، و رجوع به ترکیب های قبل شود
آنچه فوت شده، (آنندراج) (غیاث)، کلمه فعل مأخوذ از تازی، آنچه گذشته است، (ناظم الاطباء)، - تدارک مافات، رجوع به ترکیب بعدشود، - تلافی مافات، تدارک مافات، جبران آنچه فوت شده، دریافتن آنچه گذشته: و همت را بر طریقی موصل به تدارک و تلافی مافات مصروف داشتی، (ترجمه محاسن اصفهان)، - جبران مافات، تلافی مافات، و رجوع به ترکیب های قبل شود