جدول جو
جدول جو

معنی مافات

مافات
آنچه گذشته، آنچه فوت شده و از دست رفته
تصویری از مافات
تصویر مافات
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با مافات

مافات

مافات
آنچه فوت شده، (آنندراج) (غیاث)، کلمه فعل مأخوذ از تازی، آنچه گذشته است، (ناظم الاطباء)،
- تدارک مافات، رجوع به ترکیب بعدشود،
- تلافی مافات، تدارک مافات، جبران آنچه فوت شده، دریافتن آنچه گذشته: و همت را بر طریقی موصل به تدارک و تلافی مافات مصروف داشتی، (ترجمه محاسن اصفهان)،
- جبران مافات، تلافی مافات، و رجوع به ترکیب های قبل شود
لغت نامه دهخدا

صافات

صافات
جمع صافه، رده بستگان صافات به گونه رمن فرشتگان جمع صافه صف زدگان، فرشتگان صف زده
فرهنگ لغت هوشیار