پروانۀ سفر، جایز بودن، روا بودن، رخصت، اجازه، گذشتن از جایی یا از راهی،
پروانه، اجازۀ رسمی که از طرف دولت برای انجام کاری معیّن صادر شود، اجازه نامه، لیسانس، حکم، فرمان، اذن، اجازه، مجوّز، لهی، پروانچهپروانۀ سفر، جایز بودن، روا بودن، رخصت، اجازه، گذشتن از جایی یا از راهی،
پَروانه، اجازۀ رسمی که از طرف دولت برای انجام کاری معیّن صادر شود، اِجازه نامه، لیسانس، حُکم، فَرمان، اِذن، اِجازه، مُجَوِّز، لِهی، پَروانَچه