جدول جو
جدول جو

معنی جوزق

جوزق
غوزه و غلاف پنبه که هنوز پنبۀ آن را درنیاورده باشند، کتو
تصویری از جوزق
تصویر جوزق
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با جوزق

جوزه

جوزه
پارسی تازی گشته یک گردکان واحد جوز یک گردو. یا جوزه مطلقه. واحد وزن معادل نه درخمی و نزد بعضی مساوی چهار مثقال (رساله مقداریه. فرهنگ ایران زمین 4 -1: 10 ص 418) یا جوزه ملکبه. واحد وزن معادل شش درخمی (رساله مقداریه ایضا) یا جوزه نبطیه. واحد وزن معادل یک بندقه و بقولی یک مثقال (رساله مقداریه. فرهنگ ایران زمین 4 -1: 10 ص 417)
فرهنگ لغت هوشیار

جوزقه

جوزقه
غوزه باز شده پنبه رسمی که هنوز وش را از آن بیرون نیاورده باشند کتو
فرهنگ لغت هوشیار

جوزا

جوزا
دو پیکر، یکی از صورتهای فلکی منطقه البروج که از بزرگترین صور فلکی شمالی است، دو پیکر چون در سنجش با آبام های دیگر روشنی بیشتر دارد و در تازی جوزا نام نهاده اند زیرا به گوسپند سیاهرنگی که میانش سپید باشد جوزا می گویند. در پارسی دو پیکر از آن روی گفته می شود که این دو چهر سپهری همانند دو کودک برهنه است در پی هم
فرهنگ لغت هوشیار