جدول جو
جدول جو
Ads

معنی جواز

جواز
نوعی هاون چوبی یا سنگی برای کوبیدن چیزی تا عصاره یا روغن آن را بگیرند، جوغن، برای مثال ای به کوپال گران کوفته پیلان را پشت / چون کرنجی که فرو کوفته باشد به جواز (فرخی - ۲۰۰)
فرهنگ فارسی عمید