معنی جواز جواز ((جَ)) اجازه دادن، رخصت دادن، گذرنامه، پاسپورت، گذشتن، گذشتن از جایی اجازه دادن، رخصت دادن، گذرنامه، پاسپورت، گذشتن، گذشتن از جایی تصویر جواز فرهنگ فارسی معین