جراتمند باجربزه، باعرضه، پردل، دلیر، شجاعمتضاد: ترسو، جبون ادامه... باجربزه، باعرضه، پردل، دلیر، شجاعمتضاد: ترسو، جبون فرهنگ واژه مترادف متضاد
جراتمند ماجراجویانه، پررنگ، با دل و جرأت، شجاع ادامه... ماجَراجویانِه، پُررَنگ، با دِل و جُرأت، شُجاع دیکشنری اردو به فارسی