جمع واژۀ ثوب، جامه ها: اینکه توبینی نه همه مردمند بلکه ذئابند بزیر ثیاب، ناصرخسرو، در ثیاب ربوده از درویش کی بدست آیدت بهشت و ثواب، ناصرخسرو، ، تعلق ّ بثیاب اﷲ، ای بأستارالکعبه، فلان طاهر الثیاب، پاک است از عیوب، اعمال، أن المیت لیبعث فی ثیابه، (حدیث)، ثیاب قبطیه، کتان باریک سفید و غیر آن که بقبط منسوب است
جَمعِ واژۀ ثوب، جامه ها: اینکه توبینی نه همه مردمند بلکه ذئابند بزیر ثیاب، ناصرخسرو، در ثیاب ربوده از درویش کی بدست آیدت بهشت و ثواب، ناصرخسرو، ، تَعلق ّ بثیاب اﷲ، ای بأستارالکعبه، فلان طاهر الثیاب، پاک است از عیوب، اعمال، أن المیت لیبعث ُ فی ثیابه، (حدیث)، ثیاب قبطیه، کتان باریک سفید و غیر آن که بقبط منسوب است
ته آب، بخش کم عمق آب، گرداب، راه و پله ای که از آن بتوان به ته چاه یا قنات رفت، گذرگاه، مقاومت و ایستادگی، کنایه از موقعیتی که خطر تقریباً رفع شده باشد، گدار، پایاب
ته آب، بخش کم عمق آب، گرداب، راه و پله ای که از آن بتوان به ته چاه یا قنات رفت، گذرگاه، مقاومت و ایستادگی، کنایه از موقعیتی که خطر تقریباً رفع شده باشد، گدار، پایاب