جدول جو
جدول جو

معنی ثناکردن - جستجوی لغت در جدول جو

ثناکردن
ستایش کردن مدح گفتن، حمدگفتن محمدت کردن
تصویری از ثناکردن
تصویر ثناکردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ثنا کردن
تصویر ثنا کردن
مدح کردن، ستایش کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اداکردن
تصویر اداکردن
گزاردن توختن تختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشناکردن
تصویر اشناکردن
شنا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنا کردن
تصویر بنا کردن
عمارت کردن ساختمان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زن کردن
تصویر زن کردن
ازدواج کردن همسر گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
اصطلاح قهوه خانه های قدیم پیاله (قهوه) خود را از راه دوستی و تواضع بدیگری دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمناکردن
تصویر تمناکردن
یوبهیدن خواستار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
بر روی آب به وسیله حرکات دست و پا حرکت کردن سباحت. شناه کردن: هم در آن حال همی کرد به دریای ضمیر - خاطر من ز پی حرص مدیح تو شناه. (سنایی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنا کردن
تصویر بنا کردن
عمارت کردن، ساختمان کردن، ساختن عمارت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناکردنی
تصویر ناکردنی
کاری که انجام دادنش سزاوار و شایسته نباشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طلاکردن
تصویر طلاکردن
از طلا تازی مالیدن به کار بردن دارو های مالیدنی اندودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظن کردن
تصویر ظن کردن
پنداشتن توهم کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قفاکردن
تصویر قفاکردن
پشت کردن روی برگرداندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کراکردن
تصویر کراکردن
سلاک کردن، ارزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازکردن
تصویر نازکردن
عشوه گری، تفاخر، خودنمائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناکردنی
تصویر ناکردنی
ناشایسته، ناروا، ناسزا
فرهنگ لغت هوشیار
ندادادن خطاب کردن ظوازدادن: مبشران سعادت برین بلندرواق همین کنندندابرممالک آفاق. (سلمان ساوجی. آنند)
فرهنگ لغت هوشیار
افشاندن پاشیدن، افشاندن زروسیم ونقل ونبات برسریا قدم کسی شاباش کردن، فداکردن قربان کردن، پیشکش بردن هدیه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
عمل نشاراانجام دادن کاشتن تخم گیاهان درمحوطه ای محدودوپس ازآنکه اندکی نموکنندآنهاراجداکرده درجاهای مختلف کاشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هباکردن
تصویر هباکردن
نابودکردن تباه ساختن: (اسب بچارصولجان گوی زمین کندهبا طاق فلک بیاگندهم بهبای معرکه) (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هجاکردن
تصویر هجاکردن
نکوهیدن زشت گفتن زشت خواندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هنرکردن
تصویر هنرکردن
کار مهم کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زن کردن
تصویر زن کردن
((زَ. کَ دَ))
ازدواج کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مراکردن
تصویر مراکردن
((مِ کَ دَ))
پیکار کردن، جدال کردن، کوس برابری زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فکاکردن
تصویر فکاکردن
Deconstruction
دیکشنری فارسی به انگلیسی