جدول جو
جدول جو

معنی بنا کردن

بنا کردن
عمارت کردن، ساختمان کردن، ساختن عمارت
تصویری از بنا کردن
تصویر بنا کردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بنا کردن

شنا کردن

شنا کردن
بر روی آب به وسیله حرکات دست و پا حرکت کردن سباحت. شناه کردن: هم در آن حال همی کرد به دریای ضمیر - خاطر من ز پی حرص مدیح تو شناه. (سنایی)
فرهنگ لغت هوشیار

بند کردن

بند کردن
در بند کردن، چسباندن، چیزی را به چیز دیگر آویزان کردن
بند کردن
فرهنگ فارسی عمید