جدول جو
جدول جو
Ads

معنی نثارکردن

نثارکردن
افشاندن پاشیدن، افشاندن زروسیم ونقل ونبات برسریا قدم کسی شاباش کردن، فداکردن قربان کردن، پیشکش بردن هدیه دادن
فرهنگ لغت هوشیار