جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ثنا کردن

ثنا کردن

ثنا کردن
اثناء، تثنیه. حمد و ستایش کردن:
ثنا میکنم ایزد پاک را
ثریاده طارم تاک را.
ظهوری
لغت نامه دهخدا

شنا کردن

شنا کردن
بر روی آب به وسیله حرکات دست و پا حرکت کردن سباحت. شناه کردن: هم در آن حال همی کرد به دریای ضمیر - خاطر من ز پی حرص مدیح تو شناه. (سنایی)
فرهنگ لغت هوشیار