جدول جو
جدول جو

معنی ثقوب - جستجوی لغت در جدول جو

ثقوب
درخشیدن ستاره و بمعنی آتشگیره هم گویند
تصویری از ثقوب
تصویر ثقوب
فرهنگ لغت هوشیار
ثقوب
جمع ثقب، سوراخ ها
تصویری از ثقوب
تصویر ثقوب
فرهنگ فارسی معین
ثقوب
((ثَ))
هیمه خشک و کوچک که با آن آتش افروزند، آتشگیر
تصویری از ثقوب
تصویر ثقوب
فرهنگ فارسی معین
ثقوب
((ثُ))
شعله ور شدن آتش، روشن شدن ستاره، نافذ رای گردیدن
تصویری از ثقوب
تصویر ثقوب
فرهنگ فارسی معین
ثقوب
نافذرای گردیدن
تصویری از ثقوب
تصویر ثقوب
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مثقوب
تصویر مثقوب
سوراخ شده، سوراخ دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مثقوب
تصویر مثقوب
سوراخدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مثقوب
تصویر مثقوب
((مَ))
سوراخ شده، دارای ثقبه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رقوب
تصویر رقوب
زن نازا، زی مرده (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثقیب
تصویر ثقیب
سرخ سیر از رنگ ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثقاب
تصویر ثقاب
آتش افروزینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثعوب
تصویر ثعوب
تلخه (خلط صفرا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثروب
تصویر ثروب
جمع ثرب، چادر پیه ها چربی های اندرونه چربی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شقوب
تصویر شقوب
جمع شقب، گاباره ها شکاف های کوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عقوب
تصویر عقوب
جانشین شایسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثقاب
تصویر ثقاب
سوراخ کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثوب
تصویر ثوب
جامه، لباس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثقب
تصویر ثقب
سوراخ کردن، بلند پریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثقب
تصویر ثقب
سوراخ کردن، سوراخ، رخنه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثقب
تصویر ثقب
ثقبه ها، روزن های خانه، جمع واژۀ ثقبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قوب
تصویر قوب
گریختن، نزدیک آمدن از واژگان دوپهلو، زمین کندن چوژه جوجه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثوب
تصویر ثوب
((ثُ))
جامه، لباس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثقب
تصویر ثقب
((ثُ قَ))
جمع ثقبه، سوراخ ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثقب
تصویر ثقب
((ثَ))
سوراخ کردن، سوراخ، رخنه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثوب
تصویر ثوب
جامه، لباس، پوشاک
ثوب مشطب: جامۀ خط دار
فرهنگ فارسی عمید