جدول جو
جدول جو

معنی ثخذ - جستجوی لغت در جدول جو

ثخذ
بخشی از گروه وات های شماره دار در تازی صورت و جمله هفتم از صور و جمل هفت گانه جمل (ابجد)
فرهنگ لغت هوشیار
ثخذ
هفتمین گروه از مجموعۀ کلمات مصنوعی حروف ابجد
تصویری از ثخذ
تصویر ثخذ
فرهنگ فارسی عمید
ثخذ
((ثَ خِّ))
صورت و جمله هفتم از صور و جمل هفت گانه جمل (ابجد)
تصویری از ثخذ
تصویر ثخذ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اخذ
تصویر اخذ
گرفتن، دریافت، فراستاندن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آخذ
تصویر آخذ
گیرنده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آخذ
تصویر آخذ
گیرنده
فرهنگ لغت هوشیار
سختیدن سخت شدن، ستبرا، سختی -1 ستبر و سخت گردیدن ثخونت، ستبرنا ستبرا ستبری، قطر ضخامت کلفتی، غلظت، سختی، جمع ثخین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخذ
تصویر اخذ
گرفتن، ستدن، فراگرفتن، آموختن، اقتباس کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فخذ
تصویر فخذ
ران، قسمت بالای پای انسان یا حیوان از لگن تا سر زانو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فخذ
تصویر فخذ
قبیله، گروهی از مردم دارای نژاد، سنت، دین و فرهنگ مشترک، گروهی از فرزندان یک پدر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فخذ
تصویر فخذ
ران، از لگن خاصره تا سر زانو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخذ
تصویر اخذ
گرفتن، ستدن
اخذ رأی: رأی گرفتن برای برگزیدن کسی یا انتخاب چیزی یا امری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثخن
تصویر ثخن
((ثِ خَ))
ستبر و سخت گردیدن، ستبری، ضخامت، کلفتی، غلظت، سختی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فخذ
تصویر فخذ
((فَ مَ))
ران، مفرد افخاذ، خویشاوندان مرد که از نزدیک ترین عشیره او باشد، مفرد افخاذ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثخن
تصویر ثخن
سفتی، سختی، ستبری
فرهنگ فارسی عمید
بگیر (هرچه در گیتی برو نام عطا افتد کفش جمله را گفتست: خذ جام و قلم قلم را گفته: هات خ) (انوری)
فرهنگ لغت هوشیار