آشکارا کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، برهنه نمودن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، اکراه کردن کسی را به اظهار امری. (از اقرب الموارد). به ستم برهنه و آشکارا کنانیدن، یقال: کشفته عن کذا، ای اکرهته علی اظهاره. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج)
آشکارا کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، برهنه نمودن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، اکراه کردن کسی را به اظهار امری. (از اقرب الموارد). به ستم برهنه و آشکارا کنانیدن، یقال: کشفته ُ عن کذا، ای اکرهته ُ علی اظهاره. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج)