معنی تکییف - فرهنگ فارسی معین
معنی تکییف
- تکییف((تَ))
- نیک بریدن، کیفیتی معلوم قرار دادن برای شیء
تصویر تکییف
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تکییف
تکییف
- تکییف
- ریخت گرفتن نیک بریدن نیک بریدنقطعه قطعه کردن، کیفیتی معلوم قرار دادن برای شی، جمع تکییفات
فرهنگ لغت هوشیار
تکییف
- تکییف
- نیک بریدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بریدن چیزی را. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تزییف
- تزییف
- نبهره کردن ازارزش انداختن ناسره داشتن نبهره داشتن نادرست خواندن
فرهنگ لغت هوشیار