جدول جو
جدول جو

معنی تَجَهُّم - جستجوی لغت در جدول جو

تَجَهُّم
عبوسی، اخم کردن، اخموگری
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تجسّد، تجسّم
دیکشنری عربی به فارسی
پاک سازی، عقیم سازی
دیکشنری عربی به فارسی
ورم، تورّم
دیکشنری عربی به فارسی
پیش روی، پیشرفت، پیشبرد
دیکشنری عربی به فارسی
ریشه داری، ریشه دار بودن
دیکشنری عربی به فارسی
بی مادّی، بی طرفی، بی هویّتی
دیکشنری عربی به فارسی
تکّه تکّه شدن
دیکشنری عربی به فارسی
فضول گری، جاسوسی کردن
دیکشنری عربی به فارسی
دستکاری، کنترل کنید
دیکشنری عربی به فارسی
آروغ زدن، آروغ
دیکشنری عربی به فارسی
برجستگی، چین و چروک، چهره در هم کشیدن، اخم
دیکشنری عربی به فارسی
سخت شدن، منجمد کردن، بلور شدن، یخ زدگی
دیکشنری عربی به فارسی
تجمّع، استخر، انباشته بودن، انباشتگی، گریی
دیکشنری عربی به فارسی
چاپلوسی، زیبا
دیکشنری عربی به فارسی
اجتناب، برای جلوگیری از
دیکشنری عربی به فارسی
تابعیّت پذیری، تابعیّت
دیکشنری عربی به فارسی
خروج از ریل، سقوط، سر و صدا
دیکشنری عربی به فارسی
استخوان سازی
دیکشنری عربی به فارسی