معنی تَعَقُّم
تَعَقُّم
پاک سازی، عقیم سازی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَعَقُّم
تَعَقُّل
تَعَقُّل
خِرَد مَنطِقی، اِحتیاط
دیکشنری عربی به فارسی
تَعَقُّد
تَعَقُّد
پیچیدِگی
دیکشنری عربی به فارسی
تَعَقُّب
تَعَقُّب
دوراهی، رَدیابی
دیکشنری عربی به فارسی
تَعَظُّم
تَعَظُّم
اُستِخوان سازی
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَكُّم
تَحَكُّم
دَستکاری، کُنتُرُل کُنید
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَقُّق
تَحَقُّق
شِناسایی، تَأیید، تَحَقُّق
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَطُّم
تَحَطُّم
خُروج اَز رِیل، سُقوط، سَر و صِدا
دیکشنری عربی به فارسی
تَجَهُّم
تَجَهُّم
عَبوسی، اَخم کَردَن، اَخموگَری
دیکشنری عربی به فارسی
تَثَقُّف
تَثَقُّف
فَرهَنگ پَذیری
دیکشنری عربی به فارسی