امضا کردن و فرستادن حکم یا نامه، اجرا کردن و روان کردن فرمان و نامه، نفوذ کردن و گذشتن در چیزی، مثل گذشتن تیر از نشانهامضا کردن و فرستادن حکم یا نامه، اجرا کردن و روان کردن فرمان و نامه، نفوذ کردن و گذشتن در چیزی، مثل گذشتن تیر از نشانه
پاک کردن، پاکیزه ساختن، لای روبی قنات و راه آب، وارد کردن داروی مایع به روده بزرگ از راه مقعدپاک کردن، پاکیزه ساختن، لای روبی قنات و راه آب، وارد کردن داروی مایع به روده بزرگ از راه مقعد