معنی تنقیه - فرهنگ فارسی معین
معنی تنقیه
- تنقیه((تَ یِ))
- پاک کردن، پاکیزه ساختن، لای روبی قنات و راه آب، وارد کردن داروی مایع به روده بزرگ از راه مقعد
تصویر تنقیه
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تنقیه
تنقیه
- تنقیه
- اماله کردن، لای روبی کردن قنات و راه آب، پاک کردن، پاکیزه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تنقیه
- تنقیه
- پاک کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (دهار) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). پاک و صاف کردن. (غیاث اللغات) (آنندراج). رجوع به تنقیه شود
لغت نامه دهخدا