جدول جو
جدول جو

معنی تنسیق - جستجوی لغت در جدول جو

تنسیق
ترتیب دادن و آراستن
تصویری از تنسیق
تصویر تنسیق
فرهنگ لغت هوشیار
تنسیق
نظم و نسق دادن، ترتیب دادن و آراستن
تصویری از تنسیق
تصویر تنسیق
فرهنگ فارسی عمید
تنسیق
((تَ))
نظم دادن، به هم پیوستن
تصویری از تنسیق
تصویر تنسیق
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تفسیق
تصویر تفسیق
فاسق شمردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنمیق
تصویر تنمیق
شیوایی سخن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنطیق
تصویر تنطیق
کستی نهادن کمر کسی را بستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنسیم
تصویر تنسیم
دم زدن، دریافتن وزه (نسیم)، وزانگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنسیب
تصویر تنسیب
همگریابی در دانش انگارش
فرهنگ لغت هوشیار
مغولی فرهنگ رشیدی این واژه را تازی گشته تنسخ پارسی می داند و آن گونه ای از جامه است که تنزیب نیز خوانده می شود آنندراج تنسخ را پارسی گشته تنسکه هندی می داند و آن جامه ای است گرانبها که از بنگاله آورند و از این روی غیاث بر آن است که هر چیز گرانبها و کمیاب را تنسق گویند ترونده (نادره) هر چیز نفیس تحفه نایاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبسیق
تصویر تبسیق
منت نهادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنسوق
تصویر تنسوق
تنسخ، هر چیز نفیس و کمیاب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفسیق
تصویر تفسیق
فاسق شمردن، نسبت فسق به کسی دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنمیق
تصویر تنمیق
کتاب را با خط خوب و جلد و نقش و نگار زینت دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفسیق
تصویر تفسیق
((تَ))
فاسق شمردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنسق
تصویر تنسق
با یکدیگر منتظم و آراسته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنسق
تصویر تنسق
هر چیز نفیس و کمیاب، تنسخ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنسق
تصویر تنسق
با یکدیگر منتظم و آراسته شدن، نظم و ترتیب و هماهنگی یافتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنسق
تصویر تنسق
((تَ سُ))
معرب تنسخ، هر چیز گرانبها و نفیس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنسیقات
تصویر تنسیقات
جمع تنسیق
فرهنگ لغت هوشیار
آراستن به زابها نمونه: خداوند بخشنده دستگیر آنست که شاعر صفات ممدوح یا خود یا دیگری را بتوالی بشمارد چنانکه نظامی در وصف شیرین گوید: (پری دختی پری بگذار ماهی بزیرمقعنه صاحب کلاهی شب افروزی چو مهتاب جوانی سیه چشمی چو آب زندگانی کشیده قامتی چون نخل سیمین که زنگی برسرنخلش رطب چین نمک شیرین نباشد و آن او هست) (همائی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنسیق الصفات
تصویر تنسیق الصفات
در بدیع ذکر کردن چند صفت متوالی برای کسی یا چیزی، برای مثال دست حاجت چو بری پیش خداوندی بر / که کریم است و رحیم است و غفور است و ودود (سعدی - ۴۳۲)، حسن النسق، حسن نسق
فرهنگ فارسی عمید