جدول جو
جدول جو

معنی تنسیم

تنسیم(تَ دَفْ فُ)
درشدن در کاری وآغاز کردن، و قیل لایکون الا فی شر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). آغاز کاری کردن. (از اقرب الموارد) ، زنده کردن و آزاد گردانیدن نسمه را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نفس زدن ودم بخود کشیدن و دریافتن نسیم. (آنندراج) ، بگشتن بوی گوشت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا