- تناوش
- فرا گرفتن، باز گردیدن
معنی تناوش - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چکیدن، ترشح و تقطیر
در همی
عمل تراویدن، تراوش
خواب آلودگی، خود را به خواب زدن
فراگرفتن، برداشتن، خوردن گرفتن بگرفتنبرداشتن فاگرفتندست رساندن، خوردن (غذا)،جمع تناولات
قوی جثه تنومند و فربه
روبارویی، وزش
با هم نوبت گذاشتن
آمیخته شدن
تنومند، فربه، قوی جثه
غذا خوردن، گرفتن، برداشتن، فراگرفتن
به نوبت و با فاصلۀ معین کاری انجام دادن
خود را خفته نمایاندن، خود را به خواب زدن
تراوش، تراویدن، خارج شدن یا نشت کردن آب یا مایع دیگر از درون چیزی، ترشح کردن، تراوش کردن، چکیدن، تلابیدن، ترابیدن
تراویدن، خارج شدن یا نشت کردن آب یا مایع دیگر از درون چیزی، ترشح کردن، تراوش کردن، چکیدن، تلابیدن، ترابیدن
Alternation
чередование
Abwechslung
чергування
naprzemienność
alternância
alternanza
alternancia
alternance
afwisseling
การสลับกัน
pergantian