- تمشیت
- سرانجام دادن، کارگزاردن روان کردن برفتن آوردن براه انداختن، کار گزاردن سر و سامان دادن راندن تمشیت امور
معنی تمشیت - جستجوی لغت در جدول جو
- تمشیت
- راه بردن، به راه انداختن، راندن، روان ساختن
- تمشیت ((تَ شِ یَ))
- روان ساختن، به راه انداختن، سر و سامان دادن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سرانجام دادن، کارگزاردن
آبرو بردن
جمع تمشی
سر بار، یک لنگه از بار، بار کوچکی که بر پشت استر یا الاغ بگذارند و بر آن سوار شوند
آرزومند گردانیدن کسی به چیزی، آرزو در دل کسی افکندن
راه رفتن، روان گشتن
خواستن، اراده و خواست خداوند
راه رفتن، قدم زدن، روان گشتن، پیاده روی
خواستن، اراده، خواست خداوند
روان کردن براه انداختن، سر و سامان دادن: تمشیت دادن امور