جدول جو
جدول جو

معنی تمشیت

تمشیت
اداره، راه اندازی، رهبری، مدیریت، راندن، راه انداختن، سروسامان دادن، سامان دهی، سامان بخشی
فرهنگ واژه مترادف متضاد