غله ای را گویند که به عربی عدس خوانند. (برهان) (آنندراج). عدس. (اختیارات بدیعی) (مخزن الادویه). نرسک. (منتهی الارب). عدس مأکول و خوراکی. (از اقرب الموارد).
غله ای را گویند که به عربی عدس خوانند. (برهان) (آنندراج). عدس. (اختیارات بدیعی) (مخزن الادویه). نرسک. (منتهی الارب). عدس مأکول و خوراکی. (از اقرب الموارد).
از یونانی آلوسن به معنی مبرّی الکلب، از آنرو که بگمان قدما او زهر سگ دیوانه را علاج میکرده است، نباتیست ساقش بدرازی زرعی و شبیه ببرگ فراسیون و از آن درشت تر و خارناک و مابین سرخی و سیاهی و تخم آن بپهنی مایل است و رنگش سبز و تیره و در غلاف دوطبقه، و از ترمس کوچکتر و در طعم و تندی و تلخی نانخواه و گلش سرخ مایل به تیرگی و از زیر برگها روید. و مؤلف جامعالادویه از محمد بن احمد نقل کند که این گیاه در شام بسیار است و آن را حشیشهالسلحفاه نامند. و چون این گیاه را قدما در بیماری هاری بکار می بردند آن را شجرهالکلب نیز گفته اند
از یونانی آلوسُن به معنی مبرّی الکلب، از آنرو که بگمان قدما او زهر سگ دیوانه را علاج میکرده است، نباتیست ساقش بدرازی زرعی و شبیه ببرگ فراسیون و از آن درشت تر و خارناک و مابین سرخی و سیاهی و تخم آن بپهنی مایل است و رنگش سبز و تیره و در غلاف دوطبقه، و از ترمس کوچکتر و در طعم و تندی و تلخی نانخواه و گلش سرخ مایل به تیرگی و از زیر برگها روید. و مؤلف جامعالادویه از محمد بن احمد نقل کند که این گیاه در شام بسیار است و آن را حشیشهالسلحفاه نامند. و چون این گیاه را قدما در بیماری هاری بکار می بردند آن را شجرهالکلب نیز گفته اند