معنی تلقن - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تلقن
تلقن
- تلقن
- دریافتن و واگرفتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بمشافهه گرفتن چیزی را از دهان. فارابی گوید: تلقن الکلام، اخذه ُ و تمکن منه ُ. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تلقین
- تلقین
- فهماندن و تفهیم کردن تعلیم و تربیت و آموختن و گرفتن سخن از کسی
فرهنگ لغت هوشیار