جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با السن

السن

السن
جَمعِ واژۀ لِسان. زبانها. (غیاث اللغات) (اقرب الموارد). رجوع به لسان شود
لغت نامه دهخدا

السن

السن
زبان آور و فصیح. ج، لُسن. (منتهی الارب) (آنندراج). شخص فصیح و بلیغ. (از اقرب الموارد). زبان آورتر. لَسِن. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

ارسن

ارسن
شیر شیردرنده اسد، مرد شجاع دلیر، نامی از نامهای خاص ترکی است
ارسن
فرهنگ لغت هوشیار

السا

السا
نان خواه، دانه ای خوشبو که بر روی خمیر نان می پاشند و در درمان نیش عقرب مفید است
السا
فرهنگ نامهای ایرانی