- تلالا
- رکن تقطیع موسیقی قدیم، صوت خوانندگی آواز. آواز، صوت
معنی تلالا - جستجوی لغت در جدول جو
- تلالا ((تَ))
- رکن تقطیع موسیقی قدیم، صوت، خوانندگی، آواز
- تلالا
- بانگ، آواز، صوت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بطور تفال بشگون بفال نیک
درخشیدن برق، درخشیدن ستاره و افروختن و نورانی بودن، رخسار، درخشش، درخشندگی
درخشیدن، برق زدن، درخشندگی
بانگ، فریاد، شور و غوغا، هیاهو، صدای سگ، عوعو سگ، برای مثال گفت از بانگ و علالای سگان / هیچ واگردد ز راهی کاروان؟ (مولوی - ۸۴۹)
بدینگونه آمده است در فرهنگ رشیدی و برهان قاطع و غیاث اللغات و آنندراج و چون تازی نیست باید آلالا نوشته شود: بانگ، شور، نیش سخن پهلو دار گوشه زدن بانگ و شور و غوغا علالوش یا علالای سگ. پارس کردن سگ بانگ سگ، سخن پهلو دار. هیاهو، غوغا، شور
جمع تل، پشته ها جمع تل پشته ها
تل ها، پشته ها، تپه ها، جمع واژۀ تل
درخشان، تابان
للیه، مردی که پرستار و مربی شاه زادگان و کودکان بزرگ زادگان بوده است
لؤلؤ لالا: مروارید درخشان
للیه، مردی که پرستار و مربی شاه زادگان و کودکان بزرگ زادگان بوده است
لؤلؤ لالا: مروارید درخشان
از لالا تازی تابان درخشان لالا بگی یا لالا بیگی: برابر است با لالا بغی لالا پارسی است و برابر است با (غلام) تازی
درخشنده
جمع اعتدال