تلالو تلالو درخشیدن برق، درخشیدن ستاره و افروختن و نورانی بودن، رخسار، درخشش، درخشندگی فرهنگ لغت هوشیار
علالا علالا بانگ، فریاد، شور و غوغا، هیاهو، صدای سگ، عوعو سگ، برای مِثال گفت از بانگ و علالای سگان / هیچ واگردد ز راهی کاروان؟ (مولوی - ۸۴۹) فرهنگ فارسی عمید
علالا علالا بدینگونه آمده است در فرهنگ رشیدی و برهان قاطع و غیاث اللغات و آنندراج و چون تازی نیست باید آلالا نوشته شود: بانگ، شور، نیش سخن پهلو دار گوشه زدن بانگ و شور و غوغا علالوش یا علالای سگ. پارس کردن سگ بانگ سگ، سخن پهلو دار. هیاهو، غوغا، شور فرهنگ لغت هوشیار