- تقریظ
- ستودن و مدح کردن، بحق یا باطل را ستودن، مکتوب کسی را تصدیق کردن
معنی تقریظ - جستجوی لغت در جدول جو
- تقریظ
- مدح کردن، ستودن، در مدح کتاب یا شعر یا نوشتۀ کسی چیزی نوشتن
- تقریظ ((تَ))
- ستودن، مطلبی را در تجمید کتاب یا نوشته ای نوشتن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
به هم رسانیدن، به هم پیوستن
سرزنش کردن پیغاره سرزنش کردن ملامت کردن، سرزنش بیغاره، جمع تقریعات
قطع کردن، پریدن
بر آغالیدن، آزمند کردن
خنک کردن آب
به اقرار آوردن، سخن گفتن
نزدیک کردن
سخت ملامت کردن، سرزنش کردن، سرکوفت دادن
نزدیک کردن، نزدیک گردانیدن، نزدیک بودن
نوعی دویدن اسب، یورتمه، نوعی راه رفتن اسب که سوار را تکان بدهد، خبب، چهارنعل
نوعی دویدن اسب، یورتمه، نوعی راه رفتن اسب که سوار را تکان بدهد، خبب، چهارنعل
بیان کردن، قرار دادن، برقرار کردن، اقرار کردن، به اقرار آوردن
بریدن، قطع کردن، شعر گفتن در مدح یا ذم کسی، مدح یا ذم کسی گفتن
Approximation
приближение
Annäherung
наближення
przybliżenie
aproximação
approssimazione
aproximación
approximation
benadering
การประมาณ
perkiraan
تقريبٌ
निकटता
קִרבוּי