معنی تقریض - فرهنگ فارسی عمید
معنی تقریض
- تقریض
- بریدن، قطع کردن، شعر گفتن در مدح یا ذم کسی، مدح یا ذم کسی گفتن
تصویر تقریض
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با تقریض
تقریض
- تقریض
- بریدن، قطع کردن، شعر گفتن، مدح کردن، ذم گفتن (اضداد)
فرهنگ فارسی معین
تقریض
- تقریض
- شعر گفتن کسی را بمدح یا ذم. ضد است. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تحریض
- تحریض
- بر آغالاندن برانگیختن آغالش -1 برانگیختن بر آغالیدن ترغیب کردن تحریک کردن، تعریف کردن، انگیزش تحریک، جمع تحریضات
فرهنگ لغت هوشیار