جدول جو
جدول جو

معنی تفخیر - جستجوی لغت در جدول جو

تفخیر
(تَ ءَفْ فُ)
حکم کردن به غلبۀ کسی بر کسی در فخر. (زوزنی). افزون داشتن یکی را بر دیگری در فخر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تفضیل. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تفخیر
والاداشت
تصویری از تفخیر
تصویر تفخیر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تسخیر
تصویر تسخیر
رام کردن، فرمان بردار کردن، مغلوب کردن، به کار بی مزد واداشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفسیر
تصویر تفسیر
معنی کلامی را بیان کردن، واضح و آشکار ساختن معنی سخن، شرح و بیان، در ادبیات در فن بدیع بیان کردن مضمونی در الفاظ فشرده و پوشیده و بعد به شرح آن پرداختن، برای مثال به کردار دل و عیش و سرشک و جسم من داری / دهن تنگ و سخن تلخ و لبان لعل و میان لاغر علم بیان کردن و توضیح دادن معانی آیات قرآن و احادیث
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبخیر
تصویر تبخیر
تغییر حالت جسم مایع به بخار در اثر حرارت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفخیم
تصویر تفخیم
بزرگ کردن، بزرگ شمردن، گرامی داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفجیر
تصویر تفجیر
جاری ساختن آب، روان کردن آب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفکیر
تصویر تفکیر
اندیشیدن، فکر کردن، پنداشتن، رای زدن، سگالیدن، اسگالیدن، اسگالش، تأمّل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تاخیر
تصویر تاخیر
به عقب انداختن، دیر کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفسیر
تصویر تفسیر
هویدا کردن، ترجمه، بیان و آشکار ساختن، شرح کردن
فرهنگ لغت هوشیار
واپس گذاشتن، واپس بردن دیر کرد پرمه پرویش سپز دنبال افکندن پس انداختن دیر کردن، دیر آمدن، دیر کرد، جمع تاخیرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنخیر
تصویر تنخیر
سخن گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبخیر
تصویر تبخیر
بخور کردن به چیزی، بخار شدن، تغییر حالت از مایع به بخار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفطیر
تصویر تفطیر
افطاری دادن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفدیر
تصویر تفدیر
سست گردیدن فدیه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفقیر
تصویر تفقیر
کندن، سوراخ کردن مهره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسخیر
تصویر تسخیر
رام کردن، مطیع کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخفیر
تصویر تخفیر
شرمسار کردن، بدرهه رفتن، نگهبان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفخیم
تصویر تفخیم
بزرگ گردانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفجیر
تصویر تفجیر
آب روان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفتیر
تصویر تفتیر
سست گرداندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفکیر
تصویر تفکیر
اندیشه کردن، رها کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفخیم
تصویر تفخیم
((تَ))
بزرگ داشتن، بزرگ گردانیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تفتیر
تصویر تفتیر
((تَ))
سست گردانیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تفجیر
تصویر تفجیر
((تَ))
روان کردن، گشوده کردن، آب بدوانیدن، جمع تفجیرات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبخیر
تصویر تبخیر
((تَ))
بخار کردن، بخور دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تأخیر
تصویر تأخیر
((تَ))
دیر کردن، دیر آمدن، دیرکرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تسخیر
تصویر تسخیر
((تَ))
رام کردن، مغلوب کردن، کار بی مزد کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تفکیر
تصویر تفکیر
((تَ))
اندیشیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تفسیر
تصویر تفسیر
((تَ))
شرح کردن، بیان کردن، گزارش، بیان و تشریح معنی و لفظ آیات قرآن، به رأی، تفسیر قرآن براساس ذوق و نظر شخصی و نه حقایق آن، تفسیر سخن یا امری مطابق میل خود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تسخیر
تصویر تسخیر
شکست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تاخیر
تصویر تاخیر
درنگ، دیرکرد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تفسیر
تصویر تفسیر
زند، گزاره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تبخیر
تصویر تبخیر
Evaporation, Vaporization
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تاخیر
تصویر تاخیر
Belatedness, Lateness, Deferment, Lateness
دیکشنری فارسی به انگلیسی